معـبری بهـ آسـمان

معـبری بهـ آسـمان

چفـیه ام کـو ؟!
چه کسی بـود صـدا زد: هیـهات!!
عشـق مـن کـو؟!
مهـربان مونـس شـب تـا سحـرگاهـم کـو؟!
چفـیه ی شـاهد اشـکم بـه کـجاسـت ؟!
مـن چـرا وا مـاندم؟!
مـاَمن ایـن دل طـوفان زده ی بی سـاحل کـو؟!
ای سحـرگاه!!
تـو را جان شمیم نرگس , چفـیه ی منتظـر صبح کجاست ؟!
تـربت کـرب و بـلا!!
تـو بگـو چفـیه ی سـجاده چـه شـد؟
ای مفـاتیـح !!
بگـو همـدم دیـریـنه ی نجـوایت کـو؟!
آی مـردم , بـه خـدا می مـیرم !!
مـرگ بی چفـیه ! خـدایـا هیـهات!!
چفـیه ام را بـه دلـم باز دهـید .
عهـد مـا , عهـد وفـا بـود و صـفا بـود و ابـد!!
گـرچـه مـن بـد کـردم ولی ای چفـیه!
بـدان بی تـو دلـم می مـیرد!!

****************************

لحظـه هـایـتان لبــریز از نـور هـادی(ع)

****************************

پـــــــروردگـــــــــارا !!!
درود بـــفــرســتــــــ بــَــــر
عــــلـــی بـــن مـــــــحـمّــــــد
حضــــرت امــــامـ علــــی النــقّـــی
امــــــامـ هـــــادی عـــلیـهــ الســــلامـ
جــانـشـــین اوصـــیای پیـــــغمـبـــر
پیــشــــوای اهــــل تقـــــــوی
خلفــــ صــالح امـامـان دیــن
و حجـّـت تمـــام خــلق

آرپـی جی زن هـا

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۵۱ ب.ظ
(1)
چشمانش را بست. ماشه را چکاند. صدای شلیک موشک نیامد. آرام چشمانش را باز کرد. موشک سرجایش بود. تکان نخورده بود. ماشه را دوباره و دوباره چکاند با چشمان باز. موشک هنوز سرجایش بود.
...
یکی بهش گفت : « از ضامن خارجش کن.»
...

چشمانش را بست. ماشه را چکاند. صدای موشک را شنید.

(2)

چند نفر آرپی جی زن را فرستاده بودند مراقب بلدوزرها باشند.

یکی گفت : «این جا سنگر نداریم، عراقی ها می زنندمون.»

راننده ی بلدوز گفت : « ما مگه سنگر داریم؟ تازه سه متر هم بالاتر از زمین هستیم.»

دو خاطره از کتاب روزگاران 16

آسـمان نوشـت :

اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسین علیه ‏السلام برداری، امّا در مدینه ایستادی تا نبض عاشورا را در مدینه به جریان اندازی.
وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد.

 

نظرات  (۱۴)

از مرگ نترسید

از این بترسید که وقتی زنده اید

چیزی درون شما بمیرد به نام "انسانیت"
۲۳ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۳۶ آسمان مدیون زهراست
سلام سیدجان.
و علی الله فلیتوکل المومنین.
شهدا توکل داشتند ..ایمان قوی چون کوه استوار...
راستی بروزم...
نسال الله منازل الشهدا

پاسخ:
پاسخ: سلام خواهرم...
به رسم ادب خدمت رسیدم...
لحظه هاتون زهرایی
سلام...خیلی زیبا بود
جدی تو مراسم اون زوج بودید؟
واقعا به حالشون غبطه میخورم...عقدشونو چه جایی گرفتن...
ایشالله ما هم لایق باشیم که زندگیمونو تو اونجا شروع کنیم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام خواهرم
بله همینطوره...
انشالله قسمت شما بشه...
اونوقت همون آر پی جی زن قسمت اول مراقب بلدوزر شد ؟
موشک تو ضامن ، ماشه چکوند ؟
با چشم بسته ؟
هم خودشو زدن هم بلدوزرو ؟
این ها که نوشتید در نکوهش رزمنده بود یا در ستایش ؟
راننده های شجاع ماشین های سنگین - سنگر سازهای بی سنگر- حساب کارشون درست اما تکلیف متن با آر پی چی زن ها مشخص نیست !

پاسخ:
پاسخ: سلام بزرگوار
ممنون از حضورتون...
اگه کمی بادقت تر مطالعه می فرمودین علت بستن چشم آرپی جی زن رو متوجه می شدین...
ضمنا پراگرافهای (1) و (2) دو تا بخش جدا هستند و ارتباطی باهم ندارن...
پایدار باشید...
به نام خدا ...سلام ..خیلی خوبه که بعضی وقتها یاد شهدا هم باشیم ...وروح غبارگرفته مان را با یاد ونام آنا جلا دهیم ...اونجا فقط خداست که یاورشان بود ..ومهدی صاحب الزمان ...وآنچنان شد که با دستان خالی وبا قلبی پراز عشق به مهدی عج الله جنگیدند وپیروز وسربلند شدند هرچند که زیبا ترین راه ...یعنی شهادت را انتخاب کردند وخدا کنه که ازما راضی باشند وشفاعت ما را پیش ارباب شهیدشان بکنند ...

پاسخ:
پاسخ:

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۰۴:۰۵ طهورا- همنفس طلبه
هو الکریم باسلام . گاهی در خودم می میرم کاش می شد هرگز زنده نشوم . گلزار شهدا که می روی انگار حیات جریان دارد وقتی به سمت شهر بر می گردی می بینی که همه مثل تو چون مردگان متحرک مردگی می کنند به گمان زندگی ... چه حکایت غریبی است

پاسخ:
پاسخ:
سلام طهورا بانو...
بگذار قافیه ها را عوض کنیم...
خواهی نشوی همرنگ ، رسوا ی جماعت شو...
و
خواهی نشوی رسوا ، همرنگ شهیدان شو
که رنگشان بی-رنگی است..
salam...kheyli ghashang bud....
delem gerefte shahidan mara bebarid /mara z ghorbate in khak ta khoda bebarid..

پاسخ:
پاسخ:

سلام بزرگوار
ممنون از حضور شما...
لحظه هاتون لبریز از نور هادی
مادر!

تو بر مزار شهید عزیز خویش

یک کاسه آب یخ

یک دسته گل بیار

زیرا که من هنوز در این خوابگاه خویش

لب تشنه حیاتم

دل تشنه وطن . . .


یا حسین

پاسخ:
پاسخ:
باغ گل یاس سلام علیک
مادر عباس(ع)سلام علیک
فاطمه ی دوم حیدر شدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
جز تو که در کرب و بلای حسین(ع)
پار سپر کرده فدای حسین...
جز تو که در کرب و بلای حسین
یا اُمّ بنین! حالِ گرفتار ندیدی
دستانِ قلم ،اشک علمدار ندیدی
بر پیکر بی دستِ علمدارِ رشیدت
آشفتگیِ سید و سالار ندیدی
مادر! بخدا بسکه وفا داشت ابالفضل
غوغای مواساتِ سپهدار ندیدی
گر آب نیاورد ، مگو آبرویش رفت
خونبارشِ آن دیده و رخسار ندیدی
یک لشگرِ قَدّار که بنشست به زانو
پا تا سرِ او تیر ، چنان خار ندیدی
شق القمرِ کوفه که در علقمه رخ داد
تکرار رُخِ حیدر کرار ندیدی
آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد
سجّادۀ خون بر قدمِ یار ندیدی
پَس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت
بالندگیِ مکتب ایثار ندیدی
مادر که شود اُمّ بنین ، هیچ غمی نیست
در عهد و وفای پسرش ، هیچ کمی نیست

شاعر: محمودژولیده
--------------------------------------------------
اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسین علیه‏السلام برداری، امّا در مدینه ایستادی تا نبض عاشورا را در مدینه به جریان اندازی.
وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد.

پاسخ:
پاسخ:
سلام بزرگوار
ممنون از متن بسیار زیبایی که به یادگار گذاشتید...از بخشی از نوشته ی شما در وبلاگ استفاده کردم...متشکرم...
۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۸ نازنین امام ( مجید )
دوست دارم شهید بشم
شهادت خیلی زیباست

پاسخ:
پاسخ:
سلام بزرگوار
انشالله شهادت نصیبتون بشه...
(2) سلام بر سنگر سازان بی سنگر هشت سال دفاع مقدس که با ایثار و از جان گذشتی ، مرگ را به سخره گرفتند.

پاسخ:
پاسخ:
سلام بزرگوار

بگذار قافیه ها را عوض کنیم...
خواهی نشوی همرنگ ، رسوا ی جماعت شو...
و
خواهی نشوی رسوا ، همرنگ شهیدان شو
که رنگشان بی-رنگی است..

...
سپاس از حضور شما...
ختم هفت دوره قرآن کریم هدیه ای به حضرت معصومه(س) به نیت حاجت.
سهم شما سوره ی بقره فقط آیه ی 12 و ارسال آیه بعد به 8نفر. اگر قطع کننده زنجیر هستی خبر بدین.
سعی کنید قطع کننده زنجیر نباشید چون شریک ختم 7 دوره قران میشی.
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ما به جای بقیه دوستان می خونیم...ممنون از دعوتتون...
با سلام
با مطلبی تحت عنوان ناگفته هایی از کمپین توهین به امام نقی(علیه السلام) تا شاهین نجفی خواننده ی(( نقی)) به روزم .
خوشحال میشم به ما هم یه سری بزنید.

پاسخ:
پاسخ:
سلام بزرگوار
خدمت رسیدم
مطلب شایسته ی تقدیری نوشتید...
لحظه هاتون لبریز نور هادی
ای برادران، از شما خواهش می‌کنم که به فعالیت خودتان در راه انقلاب اسلامی ادامه دهید و با توطئه‌های منافقین داخلی مقابله کنید و وحدت و همبستگی خود را حفظ کنید تا بتوانید بیشتر در راه انقلاب اسلامی کوشا باشید نگذارید نفاق در بین شما بیفتد و آخرین حرف من به جوانان حزب‌الله این است که راه امام و راه شهیدان را ادامه داده و از انقلاب اسلامی حراست نمایید.
فرازی از وصیت‌نامهشهید ابوالفضل اکبرداریان

پاسخ:
پاسخ:

سلام دوست بزرگوار
متاسفانه آدرسی از خودتون نذاشتین...
لبخند رضایت حضرت زهرا (س) نصیبتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی