درسهایی که از واقعه مباهله میگیریم:
1. از آنجا که مباهله، بهعنوان آخرین حربه پیامبر، پس از اثر نکردن منطق و استدلال مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین منظور آن ظاهر شدن اثر خارجی نفرین است؛ نه یک نفرین ساده بیاثر.
2. پیشنهاد مباهله را کسی میدهد که بر حقانیت خود پافشاری داشته باشد و در این واقعه، پیامبر بود که مباهله را طرح کرد.
3. آیه مباهله،مقام نبوت و رسالت پیامبر را هم به روشنی اثبات میکند؛زیرا کسانیکه حاضر نشدند با او مباهله کنند،یقین کردند که او فرستاده خداست.
4. مباهله، روشنگر این است که حضرت عیسیعلیهالسلامرسول و پیامبر خداست؛نه فرزند خدا؛ عابد است و نه معبود؛ مخلوق است و نه خالق.
5. زن و مرد، در مسئله دین و دیانت دوشادوش همدیگر هستند (ابناءنا، نساءنا و انفسنا در آیه مباهله (61 آل عمران)اشاره به این مسئله دارد).
6. در دعا کردن آنچه مهم است، انگیزهها و شخصیتهاست؛ نه تعداد (گروه مباهلهکننده پنج نفر بیشتر نبودند).
7. علی بن ابیطالب، جانِ رسول خداست. (انفسنا)
8. استدلال منطقی آوردن، اولین راه برای بحث با دیگران است.
9. آخرین برگ برنده مؤمن واقعی، دعاست.
10. استدلال را باید پاسخ داد؛ ولی مجادله و لجاجت را باید سرکوب کرد.
11. اگر شما محکم بایستید، دشمن به دلیل باطل بودنش، عقبنشینی میکند.
12. قوام و اساس دین اسلام به خاطر همین پنج نفر است؛ وگرنه پیامبر میتوانست شخصاً نفرین کند و اهل بیتش را با خودش نیاورد. ولی این قضیه نشان داد که اهل بیت پیامبر، همگام و همراه او برای رسیدن به حق هستند و همواره آماده استقبال از مرگاند.
تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری
گرامی باد! مبارک باد روز عظیم مباهله؛ روزی که به یُمن ایمان نابِ رسول خدا و اهل بیتش علیهالسلام مسلمین مفتخر شدند و شرک به زانو درآمد!
تاریخ هنوز شکوه روز مباهله را بر صفحه دلش تازه میبیند؛ زیرا امروز هم اسلام، ایستاده است برای محکِ حقیقت، برای آنکه چهره درخشان و منطق بیمانندش، حریفان پرخدعه و جاهلان لجوج را از عرصه خارج کند و نسیم جانبخش ایمان را در هوایِ دمکرده فرقههای منحرف، بپراکند.
استاد پناهیان:
دغدغه ما این است که خانوادههای «ولایی» داشته باشیم که در اینصورت اخلاق هم درست خواهد شد...
داغ امام حسین علیه السلام بیشتر از این جهت بود که مردم کوفه ولایتمدار نبودند...
اگر بخواهیم دردهای دل امام حسین علیه السلام را تسکین دهیم، باید در خانواده خود انسانهای ولایتمدار تربیت کنیم.
درد و دل معصومانه یک کودک با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
محرّم
زیباترین نگارخانه در قلب هستی است
که زمین و آسمان و ملک و ملکوت و عرش و فرش را شگفت زده کرده است . . .
بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ آنها نمی دانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، نه یک بار نه دو بار ... به تعداد شهدایمان.
شهید سید مرتضی آوینی
فاطمه(دختر شهید عماد مغنیه) می گوید: مادر من یک زن فوق العاده است. خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را مامان آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند.
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور. دلم سوخت وقتی دیدمش. مثل بابا شده بود. خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود. جای کبودی و خون مردگی ها. تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم. باز مادر غیر مستقیم آرام کرد من و مصطفی را وقتی صورت جهاد را بوسید و گفت : ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به ارباً اربا نرسیده. باز خجالت آراممان کرد.
معبـری بهـ آسـمان :
از ریان ابن شبیب از حضرت رضا علیه السلام در حدیثی آمده است که ایشان به او فرمودند:
ابن شبیب، اگر برای چیزی گریه ات گرفت برای حسین بن علی علیه السلام گریه کن چرا که او را سر بریدند ؛ همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند و همراه او هجده نفر از اهل بیتش که در زمین مانندی نداشتند، کشته شدند. و یقیناً آسمانهای هفتگانه و زمینها برای کشته شدنش گریه کردند…
عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ …
وسائل الشیعة ج : 13 ص: 503
زیـبا غـــزل دفــتر عشق است حسین علیه السلام
بر فرق فلک افسر عشق است حسینعلیه السلام
در وســعتــــــ هـفــتــــ آســــمـــان هـســــــتی
رخشنده ترین اختر عشق است حسینعلیه السلام
ولادتــــ حضرتـــ ســیدالشــهدا علیه السلام مبارکــ
خــــــــدا امـشبـــــ ولیّـــــش را ولـــی داد
جـمــــالـی مـنجــلی نـــــوری جلــــی داد
حســین بـن علیعلیه السلام چشم تو روشن
کــه امـشبــــ بــر تـــو ذاتـــ حـق علـی داد
شــــب وجــــد امــــــام عـالـــمیـن استــــ
که میلاد علی بن الحسینعلیه السلام استــــ
ولادتـ باسعادتـ امام سجادعلیه السلام مبارکـ
آبــی نبـــــود اگــــر کـه تـــو ســــقـا نمی شـــدی
مُشـکی نبــــود اگــــر کـه تــو دریـــــا نمی شـدی
از سمتـــ خانــواده زهـراسلام الله علیها به سمتـــ مــا
فیـــضی نبــــود اگـــر کـه تـــو آقــــا نمی شـــدی
ولادتـ قمر بنی هاشم حضرتـ عباسعلیه السلام مبارکـ
مبـارک بـاد روز پاســدار؛ روز آنــان که بـا پـروانۀ حضــورشـان بـه دور شمـع وطـن، غیــرتی حسینی را از کربـلا تـا قـلّه هـای دمـاوند بـه دوش می کشـند.
روز پاســدار مبارک باد
... و تـو ، ای آن که در سـال شصت و یکـم هجـری ،هنـوز در ذخـایر تقـدیر نهفـته بـوده ای و اکنـون ، در ایـن دوران جاهلـیت ثـانی و عصـر تـوبـۀ بشـریت ، پای به سـیاره زمیـن نهـاده ای ،
نـومـید مـشو ، که تـو را نیز عاشـورایی اسـت و کربـلایی که تشـنۀ خـون توسـت و انتـظار می کشـد تـا تـو زنـجیر خـاک از پـای اراده ات بگشـایی و از خـود و دلبسـتگی هایـش هجـرت کنی و به کهـف حَصـینِ لازمـان و لامـکان ولایـت ملحـق شـوی و فـراتر از زمـان و مـکان خـود را به قافـله سـال شصت و یکـم هجری برسـانی و در رکاب امـام عشـق به شـهادت رسی...
یـاران! شـتاب کنـید قافـله در راه اسـت
می گویـند که گناهـکاران را نمی پذیـرند ؟
آری ، گناهـکاران را در ایـن قافـله راهی نیـست ... امّـا پشیمـانان را می پذیـرند...
آدم نیـز در ایـن قافـله مـلازم رکاب حسـین (علیه السلام) اسـت ؛ که او سـرسلسله خیـل پشیمـانان است و اگـر نبـود باب تـوبـه ای که خـداوند با خـون حسـین(علیه السلام) مـیان زمیـن و آسـمان گشـوده اسـت .
آدم نیـز دهشـت زده و رهـا شده و سـرگردان در ایـن برهـوت گمگشـتگی وا می مـاند .
شـهید سـید مرتـضی آویـنی
تاسـوعا فخـر می فروشد به ایام ، برای هم نشینی اش با نام عباس علیه السلام...
آغـاز عطشـناک نهضت حسینی و خـط سُـرخ عاشـورا با واژه های تاسـوعا به حقیقت پیـوست ...
امام صادق علیه السلام :
خـداوند در برابر شـهادت حسـین علیه السلام ، امامت را در نسلش و شـفاء را در خاکـش و استـجابت دعـا را در کنار مزارش قـرار داد.
(بحارالانوار: 44/221)
از عاشـورای سال 61 هجـری قمـری، دیگـر زمان از عاشـورا نگذشـته است و همه روزها عاشـوراست.
زمـان بر امتـحان مـن و تـو میگـردد تا ببیند که چـون صدای هَل مِن ناصـرِ امـام عشق برخیـزد، چه میکنـیم؟...
(شهید سید مرتضی آوینی)
ای هـمـه آزادگی، «یا لیتـنا کُـنّا معـک»...
هر انسانی را لیلة القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حـرّ را نیز شب قدری این چنین پیش آمد ... عمـر بن سعد را نیز ... من و تو را نیز شب قدری این چنین پیش خـواهد آمد .
اگـر باب یا لیتنی کنت معکـم هنوز گشوده اسـت، چـرا آن باب دیگـر باز نباشد که :
لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به ؟...
(شهید سید مرتضی آوینی)