تاریخ چشم به راه فاطمهای دیگر است… انتظار به سر میآید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. در اول ذیالقعده سال ۱۷۳ هجری قمری خداوند دختری به امام هفتم(علیهالسلام) بخشید و نوزادی نورانی در خانه با صفای امام کاظم(علیهالسلام)، چشم به جهان گشود.
حضرت معصومه(سلاماللهعلیها)، از جمله بانوان گرانقدر والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. امام کاظم(علیهالسلام) در مسافرت بود، پرسشهای خود را به حضرت معصومه(سلاماللهعلیها)، که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسشهای خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه(سلاماللهعلیها)، جواب پرسشها را نگاشته است. وقتی پاسخها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسیبنجعفر(علیهالسلام)، مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسشها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: «پدرش فدایش».[۱]