معـبری بهـ آسـمان

معـبری بهـ آسـمان

چفـیه ام کـو ؟!
چه کسی بـود صـدا زد: هیـهات!!
عشـق مـن کـو؟!
مهـربان مونـس شـب تـا سحـرگاهـم کـو؟!
چفـیه ی شـاهد اشـکم بـه کـجاسـت ؟!
مـن چـرا وا مـاندم؟!
مـاَمن ایـن دل طـوفان زده ی بی سـاحل کـو؟!
ای سحـرگاه!!
تـو را جان شمیم نرگس , چفـیه ی منتظـر صبح کجاست ؟!
تـربت کـرب و بـلا!!
تـو بگـو چفـیه ی سـجاده چـه شـد؟
ای مفـاتیـح !!
بگـو همـدم دیـریـنه ی نجـوایت کـو؟!
آی مـردم , بـه خـدا می مـیرم !!
مـرگ بی چفـیه ! خـدایـا هیـهات!!
چفـیه ام را بـه دلـم باز دهـید .
عهـد مـا , عهـد وفـا بـود و صـفا بـود و ابـد!!
گـرچـه مـن بـد کـردم ولی ای چفـیه!
بـدان بی تـو دلـم می مـیرد!!

****************************

لحظـه هـایـتان لبــریز از نـور هـادی(ع)

****************************

پـــــــروردگـــــــــارا !!!
درود بـــفــرســتــــــ بــَــــر
عــــلـــی بـــن مـــــــحـمّــــــد
حضــــرت امــــامـ علــــی النــقّـــی
امــــــامـ هـــــادی عـــلیـهــ الســــلامـ
جــانـشـــین اوصـــیای پیـــــغمـبـــر
پیــشــــوای اهــــل تقـــــــوی
خلفــــ صــالح امـامـان دیــن
و حجـّـت تمـــام خــلق

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام محمدباقر» ثبت شده است

 به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی سر از زندان قصر تهران درآورد. با شکنجه نتوانستند چیزی از زبانش بکشند. با یک کمونیست هم سلولش کردند. او هم فهمیده بود عبدالله حساس است. تا آب می آوردند یا غذا ، اول می خورد که عبدالله نتواند بخورد. نماز خواندن و قرآن خواندن عبدالله را مسخره می کرد.
شب جمعه بود. دلش بدجوری گرفته بود. شروع کرد به دعای کمیل خواندن. تا رسید به این جمله
(...فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلاَّئِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّاَّئِکَ وَ اَوْلیاَّئِکَ ...) خدایا اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد. نتوانست خودش را نگه دارد. افتاد به سجده. خیلی گریه کرد. سرش را که بلند کرد، دید هم سلولیش سرش را گذاشته کف سلول و زار می زند.

[ برداشت از کتاب یادگاران 5 ( کتاب شهید عبدالله میثمی) انتشارات روایت فتح ، چاپ چهارم ، 1389 ،ص20 ]

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۲۰
... یک بسیجی ...
جبهه غرب کشور

قسمت شد سه روز میهمان شهدای غرب کشور باشیم... چند تابلو نوشت در اردوگاه محل اقامتمان نظرم را جلب کرد... نوشته ام که تلنگری باشد برای  جسم و روحم...

ســه چیــز را پـاک نگـهـدار   :  جســم ، لبــاس ، خیــال

ســه چیـز را بـه کـار انـداز  :  عـقـل ، هـمّـت ، صـبـر

از ســه چــیز بپـرهـیـز افســوس ، فــریـاد ، نفــریـن کـردن

سـه چیـز را هیـچـگاه و هیـچـوقت فـرامـوش مـکن خــدا ، مـرگ ، دوسـت خــوب

ســه چیـز را آلـوده مـکن قـلب ، زبـان ، چشـم

ســه چیـز را بـا احتیــاط بــردار قـدم ، قلـم ، قسـم

 

آسـمان نوشـت:

ای خـدای باقـر ! علـم نیست آنـچه در نـزد مـردمان اسـت.علـم آن است که مظهـرش باقـرالعلـوم است.ما را سنگـریزه ای از سلسله جبـال علـوم باقـری عنـایت کن!شـهادت حضـرت امـام محـمد باقـر(علیه السلام) تسلیت باد...

۱۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۳ ، ۰۹:۵۵
... یک بسیجی ...

سـال بعد از عملیات " والـفجر مقدماتی "، از دل خـاک فـکـه، پیـکر شـهـیـدی را پیدا کردند که اعداد و حروف نقش بسته بر پلـاکش زنگ زده بود ...
ولی در جـیب لباس خاکی اش بـرگه ای بـود کوچک، که نوشـته هایش را با کمی دقـت می شد خـواند:

بسمه تعالی

جنگ بالا گرفته است.
مجالی برای هیچ وصیتی نیست…

تا هنـوز چند قطـره خونی در بدن دارم، حـدیثی از امام پنـجم می نویـسم:

به تـو خـیانت می کنند، تـو مـکن.
تـو را تکـذیب می کنند، آرام باش.
تـو را می سـتایند، فـریب مـخور.
تـو را نکـوهش می کنند، شکـوه مـکن.
مـردم شـهر از تـو بـد می گویند، انـدوهگین مـشو.
هـمه مـردم تـو را نیـک می خـوانند، مسـرور مـباش …
آنـگاه از مـا خـواهی بـود …

دیـگر نایی در بـدن نـدارم؛
خـداحافـظ دنـیا ...

از دوست بزرگوارم "احساسات نامحسوس " بابت ارسال متن فوق تشکر می کنم.

 معبری به آسمان . شهید. حضرت علی اکبر

آســمان نوشــت:

یازدهـم شعـبان سالـروز تـولد علی اکبر (ع) ؛ شـبیه تـرین انسـان ها از لـحاظ صـورت و سـیرت به پیامبــر خـیر و بـرکت ، محمد مصطفی (ص) اسـت، میـلاد سـرو بوسـتان ایسـتادگی، زیـباترین گل باغ حسین (ع) ؛ جـوان رعـنا و رشـید حسین (ع) ؛ یادگار علی (ع) ؛ گلسـتانی از زیـباترین گل های فـداکاری مـبارک باد.

به یاد همه ی جوانانی که با قطره قطره ی خـونشان درخت ایران را آبیاری کرده اند... روز جوان را گرامی می داریم...

۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۸
... یک بسیجی ...

اگـر خـدا وجـود دارد پس چـرا در جهـان شیطان نیـز هست ؟

شـاید ایـن پـرسش بهـ ذهـن بسـیاری از انسـان هـا رسـیدهـ باشـد و همیـشهـ بهـ عنـوان یـک سـوال بی پاسـخ بـاقی مـاندهـ باشـد. سـاده ترین راهـ پاسـخ بهـ ایـن پـرسش، ایـن اسـت کهـ انـدکی بهـ ذات و وجـود حقیـقی خـداوند دقیقـتر بنگـریم و ببیـنیم کهـ خواسـتهـ او از بشـریت چیـست؟ بـا مسئـله کامـلاً منـطقی برخـورد می کنیـم. خداونـد مـا را دوسـت دارد و در مقـابل از مـا نیـز انتـظار دارد کهـ او را دوسـت داشـتهـ باشـیم و مـا چطـور می توانیـم او را دوسـت داشـتهـ باشـیم مگـر اینـکهـ تـوانایی و آزادی دوسـت داشـتن را داشـتهـ باشـیم؟

خداونـد می تـوانست مـا را مـانند رُبـات هـایی خلـق کنـد کهـ تمـام مـدّت بگـویند "دوسـتت دارم، دوسـتت دارم، دوسـتت دارم" امّـا اگـر ایـن چنـین می شـد در حقیـقت مـا را وادار بهـ ایـن کار کـردهـ بـود و یـک چنـین دوسـت داشـتنی، یـک عشـق حقیـقی قلمـداد نمی شـود. عشـق زمـانی معـنا پیـدا می کند کهـ مـا حـقّ انتـخاب داشـتهـ باشـیم. تنهـا در ایـن صـورت اسـت کهـ مـا می توانیـم دوسـت نداشـتن خـداوند را انتـخاب کنـیم، درسـت همـان کاری کهـ شیـطان انـجام داد. ذات شیـطان سرشـار از کیـنه و نفـرت اسـت. بنابـراین زمـانی کهـ خـداوند حـقّ انتـخاب را پیـش روی مـا قـرار داد موهبـتی بـزرگ را بـر سـر راهـمان گـذاشت کهـ با تـوجهـ بهـ انتـخاب هـای آگاهـانهـ خـود بتوانـیم آنـرا بهـ نعـمت و یا مصـیبت و بلا تبـدیل کنـیم.

دلیل وجـود شیـطان در طبیـعت بهـ ایـن خاطـر نیـست کهـ چـون خـدا وجـود دارد پـس در مقابـل او بایـد یک شیـطان نیـز وجـود داشـته باشـد، بلـکهـ علـت اصلی وجـود شیـطان از آزادی عملی نشـئت می گیـرد کهـ خـداوند بـر سـر راهـ انسانـها قـرار دادهـ اسـت. عشـق تنهـا در حضـور شیـطان(نفـرت) اسـت کهـ معـنی پیـدا می کـند و همانـطور کهـ می دانیـم شیـطان همیـشه زود گـذر و موقـتی بـودهـ امّـا عشـق حقـیقی تـا بینـهایت ادامهـ دارد و بـرای همیـشه پایـدار باقی خـواهد مـاند؛ تمـام دردهـا و رنـج هایی را کهـ امـروزهـ شـاهد آن هسـتیم دلیلی جـز ایـن نـدارند کهـ بشـریت راهـ نـادرست را انتـخاب می کـند.

خـداوند می تـوانست حـقّ انتـخاب را از مـا بگـیرد امّـا او ایـن کار را انـجام نـداد. امیـدوارم کهـ مـا نیـز از آزادی عمل خـود بهـ نـحو احسـن اسـتفاده کردهـ و راهـ راسـت کهـ در نهـایت ؛ راهـ پـروردگار اسـت را انتـخاب کنـیم.

بعداً نوشت:
ولادت با سعادت خورشید علم، مخزن الاسرار توحید ؛ شکافنده معماهاى وجود ؛ حضرت امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد....

 

 

۲۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۴۲
... یک بسیجی ...