معـبری بهـ آسـمان

معـبری بهـ آسـمان

چفـیه ام کـو ؟!
چه کسی بـود صـدا زد: هیـهات!!
عشـق مـن کـو؟!
مهـربان مونـس شـب تـا سحـرگاهـم کـو؟!
چفـیه ی شـاهد اشـکم بـه کـجاسـت ؟!
مـن چـرا وا مـاندم؟!
مـاَمن ایـن دل طـوفان زده ی بی سـاحل کـو؟!
ای سحـرگاه!!
تـو را جان شمیم نرگس , چفـیه ی منتظـر صبح کجاست ؟!
تـربت کـرب و بـلا!!
تـو بگـو چفـیه ی سـجاده چـه شـد؟
ای مفـاتیـح !!
بگـو همـدم دیـریـنه ی نجـوایت کـو؟!
آی مـردم , بـه خـدا می مـیرم !!
مـرگ بی چفـیه ! خـدایـا هیـهات!!
چفـیه ام را بـه دلـم باز دهـید .
عهـد مـا , عهـد وفـا بـود و صـفا بـود و ابـد!!
گـرچـه مـن بـد کـردم ولی ای چفـیه!
بـدان بی تـو دلـم می مـیرد!!

****************************

لحظـه هـایـتان لبــریز از نـور هـادی(ع)

****************************

پـــــــروردگـــــــــارا !!!
درود بـــفــرســتــــــ بــَــــر
عــــلـــی بـــن مـــــــحـمّــــــد
حضــــرت امــــامـ علــــی النــقّـــی
امــــــامـ هـــــادی عـــلیـهــ الســــلامـ
جــانـشـــین اوصـــیای پیـــــغمـبـــر
پیــشــــوای اهــــل تقـــــــوی
خلفــــ صــالح امـامـان دیــن
و حجـّـت تمـــام خــلق

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «این بقیه الله» ثبت شده است

ما پیـروان راه هـزاران سالۀ انبـیاء هستیم و به عهـد ازلى خویش با آفـریدگار متعال، لبیک گفته‏ ایم و براى تحـقق آن عصـر موعـود، عصـر عدالـت و حاکمـیت احـکام خـدا، قیـام کرده‏ ایم تا راه تاریـخ را به سوى نـور بگشائـیم و اگـر چشم دل باشد خـواهد دید که ایـن راه با بالـهاى ملائـکه فـرش شده است.

امـروز بعد از یـازده قـرن که از تـولّـد آخـرین حجّـت‏ خـدا در کـرۀ زمین مى‏ گـذرد ؛ نشانه‏ هاى صـدق وعده‏ هاى قـرآن و احادیث ظهـور بیشترى یافـته است، عصـر جاهلـیت ثـانى تاریکـترین روزهاى خویـش را نیـز سـپرى کـرده و این خـود نشانه‏ اى دیگـر است مگـر نه اینـکه
فـجر صـادق هنـگامى فـرا مى‏ رسد که شـب کامل شـده باشد؟

رایـحۀ ظهـور مـوعـود، دل شیفتـگان حـقّ را بى‏ تـاب کـرده و آنان را به صحنۀ حضـور کشـانده است. امـّا، مهـدى جـان! ایـن قـرن ، قـرنى است که حقّ در کـرۀ زمـین به حاکمـیت‏ خـواهد رسـید، آیـنده در انتــظار تــوست.

در این سالـهاى نخستین قـرن پانـزدهم هجرى قمـرى؛ پیشگـویى حضرت نبى اکرم، صلى‏ الله‏ علیه‏ و آله، به تحقق پیـوست و قـوم سلمان فارسى، ایـرانیان، طلیعه‏ دار نهضـت آخـرالـزمانى اسـلام، عَلَـم قیـام انبـیاء را بـر دوش گرفتـند و وجـودشان شمسى تـازه شـد که در خلاصـۀ ظلمـانى جاهـلیت ثـانى، تـولد یـافت.

در میان بیداردلان سراسر کرۀ ارض هستند بسا دلدادگانى که این عهد تازه را دریافته‏ اند و به
خیل منتـظران موعـود پیوسته‏ اند.

منتـظـران مـوعـود
اهـل مـبارزه‏ اند و مى‏ دانند خلـوص عشق مـوحـدین جـز به ظهـور کامل نفـرت از مشـرکین و مـنافقین میـسر نخـواهد شد امـّا از آن فـراتـر اهـل ولایـت و اطاعتـند و انتــظار مى‏ کشند تـا فـرمان چه در رسـد.

بسیجى خـود را در نسـبت مـیان مبـدأ و معـاد مى‏ بیـند و انتــظار مـوعـود و با ایـن انتـظار هـویت تـاریخى انسـان را بـاز یافـته است و خـود را از روزمـرگى و غفـلت مـلازم با آن رهـانده. او آسـایش تـن را قـربانى کمـال روح کرده است و خـود را نه در روز و مـاه و سال و شـهر و کـوچه و خیـابان که در فاصـلۀ میـان مبـدأ و مـوعـود تاریـخ بـاز شـناخته اسـت.

شـهید سـید مـرتضی آویـنی

۱۲ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۳ ، ۰۹:۰۴
... یک بسیجی ...

  فـرا رسـیدن مـاه شـریف و پـرخـیر و بـرکت ربیـع الاول را به امـام زمـان(عج) و شـما دوستان تبـریک عـرض می کنـیم.

ربیع الاولخـدایا؛ تـو را به مناسبت های عـزیز این مـاه گـرامی قسـم می‌دهـیم؛

ایـن مـاه را بـر تمـام شیـعیان جهـان، مبـارک و پـر خیـر و بـرکت قـرار بـده،

و در ظـهور اربـاب و مـولای مـا؛ امـام زمـان(عج) تعـجیل بفـرما،

و به ما توفـیق بهـره بردن از فضـایل این مـاه عنـایت فـرما،

و تمـام بیماران را به حـرمت این مـاه شـفا بـده،

و مشکلات و گـرفتاری تمـام شیعـیان را بـرطرف بفـرما.

آمین ربّ العالمین.

موافقین ۶ مخالفین ۱ ۰۳ دی ۹۳ ، ۰۶:۱۵
... یک بسیجی ...

امام حسین

سلام بر تو ای سرزمین تـفتیده؛

سرزمینی که سراپای تو را عشق فـرا گرفته ؛

سرزمینی که خاکت شـفابخش دردهای بی درمان است؛

سرزمینی که جگرگوشه زهـرا سلام الله علیها و علی علیه السلام را در خود جای داده ای؛

سرزمینی که در آن امامی ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد و کسی جز تیغ های شمشیر و تیزی نوک نیزه ها پاسخش را نداد؛

سرزمینی که صدای «هیهات من الذلّة» حسین علیه السلام در تو به آسمان رفت و سقف آسمان ها را شکافت؛

و  سرزمینی که هنوز از تو صدای العطش کودکان به گوش می رسد؛ 

ای سرزمین تب دار کربلا که به حق کرب و بلا نامیده شدی! می خواهم با تو درد دل کنم...

...

فکر نمی کنی امام عصرـ(عج)ـمان دیر کرده !!!

...

اماما راه ظهورت را بستم... 

باشد قبول ؛ اما خدا را چه دیدی ؟؟ شاید قـرار است حـرّ تـو باشـم...

۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۶
... یک بسیجی ...

صفحات انتظار را که در کلام امنای خداوند ورق می زنم همواره از خود می پرسم: می دانی می توانی که باشی؟

این بقیه الله . حضرت مهدی

با من بخوان: شنیده ای که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دلتنگ که بود ؛ آن روز که در جمع اصحابش که دو بار دعا فرمود: «خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن» . اصحاب عرض کردند: یا رسول الله مگر ما برادران تو نیستیم؟

فرمود: « نه شما اصحاب من هستید و برادرانم قومی در آخر الزمان می باشند در حالیکه به من ایمان آورند که مرا ندیده باشند خداوند نام های آنان و نام های پدرانشان را به من شناسانده پیش از آنکه از پشت پدران و رحم مادرانشان بیرون آورده باشد هریک از آنان نگهداریش از دین خود بیشتر و شدیدتر از دست کشیدن بر بوته ی خار در شب تاریک و یا به دست گرفتن آتش فروزان می باشد آنان چراغ های تاریکی هستند خداوند ایشان را از هر فتنه و آشوب تیره ی ظلمانی نجات می دهد» (مکیال المکارم/جلد دوم/بخش هشتم/وظیفه ی سی و یکم ج2ص268)

آیا شنیده ای که برادرش را خبر داد: « ای علی و بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و مهم ترین ایشان از لحاظ یقین مردمانی در آخر الزمان هستند که پیغمبر را ندیده اند (و حجت از آنان محجوب گردیده) و دلیل روشن از میانشان رفته است ( در عین حال) به سیاهی روی سپیدی (نوشته هایی که از آثار گذشتگان بر جای مانده) ایمان آورده اند.» (کمال الدین ج 1 ص 288)

شنیده ای او (صلی الله علیه و آله) که جبرئیل امین در ملکوت از همراهیش باز ماند که شان او بالاتر از ملک مقرب خداوند بود چه فرموده است: « خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند در حالیکه در زمان غیبت پیش از قیامش به امامت او معتقد باشد و با دوستانش دوستی کند و دشمنانش را دشمن بدارد، چنین کسی از رفقای من و مورد دوستی من و گرامی ترین امت نزد من در قیامت خواهد بود.» (کمال الدین ج 1 ص 286)

می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانیکه سخت است نگه داشتن ایمان ، زمانی که محبوبترین رسول الهی (صلی الله علیه و آله) فرمود: « زمانی بر مردم خواهد آمد که حکومت جز به وسیله ی کشتن و ستمگری به دست نیاید و ثروت جز با غصب و بخل فراهم نگردد و محبت و دوستی جز با بیرون راندن دین و پیروی هوای نفس حاصل نشود، پس هر که آن زمان را دریابد و بر فقر صبر کند در حالیکه می تواند به ثروت برسد و بر دشمنی مردم صبر کند در حالیکه (به وسیله ی از دست دادن دین و پیروی از هوس) بتواند محبت مردم را جلب نماید و بر خواری صبر کند در صورتی که قدرت عزیز شدن را داشته باشد خداوند پاداش پنجاه صدیق از تصدیق کنندگان مرا به او خواهد داد.» (اصول کافی، 2/91)
می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانی که اگرچه سخت است نگه داشتن ایمان، زمانی که اگرچه محجوب است حجت خداوند، اما می توانی همان شوی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دلتنگ دیدارش بود ، که چراغ های تاریکی اش خواند، که شگفت ترین مردم در ایمانش نامید ، که مژده اش داد به برابری با پنجاه صدیق از تصدیق کنندگانش...  می دانی می توانی که باشی...؟ چقدر ظالمی بر خود ای نفس...
خـدایـا ! یاری ام کن تا در دوراهی های انتخاب آن زمان که بین رضایت نفس و رضایت تو قرار می گیرم، آن زمان که بین به دست آوردن تایید تو یا تایید بندگانت گیر می کنم خدایا یاری ام کن همیشه همیشه همیشه تو تنها انتخابم باشی. خدایا! سخت است دست کشیدن بر بوته ی خار در شب تار، خدایا سخت است در دست گرفتن آتش فروزان یاری ام کن که شیرین است دیدارت آن زمان که تو راضی باشی...

شیرین تر از تمامی سختی ها...
یاری ام کن به فضل و رحمتت ای مهربانترین مهربانان...
به امید ظهور ...                                                                                                           منبع

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۰۴
... یک بسیجی ...

غــروب، در چشم های تو معنا شد؛ وقتی از کودکان گـریان کوفه دیده برگرفتی و جهان را در حسرت طلوع چشمانت حیران گذاشتی.

مولای من! پژواک قدم هایت، هنوز گوش کوچه های کوفه را می نوازد. چاه های کوفه، رود رود اندوه خود را جاری می کنند و چشمان منتـظر کودکان کوفه، کوچه ها را به دنبال تو می کاود. آه مولای من! دیگر در نخلستان، صدای روشن تو نیست؛ آن نجوای اهورایی که بهانه اتصال زمین و آسمان بود. پیشانی بلند میدان های نبرد در حسرت دلاوری های توست، مگر می توان بازوان مردانه تو را بار دیگر یافت.

علی جان! محراب عبادت، بی تاب ناله های توست؛ کجاست طنین مناجاتت؛ مولای یا مولای...؟ کجاست لبخند زیبایت که جهان را زنده می کرد؟

کجاست چشمان همیشه بیدارت که سپیده دم را هیچ گاه خواب آلوده سلام نگفت؟ برخیز، حامی محرومان! برخیز، عدالت مطلق!*

چاه ها پر از انعکاس دردند و فقط تنهایی است که همراه همه یتیــمان کوفه شده است. کودکان، کاسه های شیر در دست و قرص های نان بر کف می آیند و می ایستند در صف انتظار که مولایشان جرعه ای از آن شیر بنوشد.

آه، مولایم! چه سکوت عمیقی کوفه را فرا گرفته است، این یتیــم همواره زمان را دریاب! علی علیه السلام ! کجاست دست نوازشت که محتاجانت به صف ایستاده اند؟ اندوهگینم و هیچ پدری نیست که دستش بر شانه من باشد.

نخل ها چشم انتظارند و چاه ها گوش به تو سپرده اند. شاید نوایی از تو به گوش برسد. افسوس! صدایی از تو نمی آید و آهی از تو مرهم دل چاه ها نمی شود.**

 *علی خالقی 

**اعظم جودی

 شهادت امام علی علیه السلام

ای پیشـوای ما! ای پـدر ایـثار و ایـمان! ای افتـخار شـهادت! یـاد تو، نـام تو و راه تو، سـبزترین گل همـیشه بهـار دل های مؤمنان است.

درد نـوشـت:

بمیرم برای دل غمدیده شما آقاجان...که طعم تلخ یتیمی را چشیده اید...

شهادت مهربان ترین پدر یتیـمان ؛ امیرالمونین امام علی علیه السلام را به پیشگاه امام زمان(عج) و همه ی مسلمانان تسلیت عرض می کنم...

۲۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۳ ، ۱۹:۳۰
... یک بسیجی ...
این بقیه الله . حضرت مهدی

 

از امام صادق علیه السلام سوال شد؛ چرابه هنگام شنیدن نام "قـائم" لازم است از جا برخیزیم؟

 

فـرمـودند: "بـرای آن حضـرت غیـبت طـولانی در پیـش اسـت و ایـن لقـب یـادآور دولـت حَـقه ی آن حضـرت و ابـراز تأسـف بـر غـربت اوسـت. لـذا ایـشان، از شـدت محـبت و مـرحمتی که بـر دوسـتانش دارد، به هـر کـسی که بـا ایـن لقـب حضـرتش را یـاد کـند، نـگاه محـبت آمـیز می کـند.

لـذا از تجـلیل و تعظـیم آن حضـرت اسـت کـه هـر بنـده خاضـعی در مقـابل صـاحب (عصـر) خـود، هنـگامی که مـولایش به سـوی او بنـگرد از جا بـرخیـزد و تعـجیل در امـر فـرجش را از خـداوند مسـئلت کـند."

 الزام الناصب فی احوال الامام الغائب ج1 ص 271/ شیخ حایری یزدی

--- --- --- --- --- --- ---

 

آسـمان نوشـت:

خـدای خـوبم ایـن شبـهای نـورانی دستـهایمان را بالاتـر می بـریم و در لحـظات آسـمانی دعـا بـرای فـرج مـولایـمان به درگاهـت اسـتغاثه می کـنیم....

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۲
... یک بسیجی ...
حضرت مهدی. معبری به آسمان

نیمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجسته‏ اى است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، اما همه عظمت آن در این خلاصه نشده و در تقویم عبادى اهل ایمان نیز از جایگاه و مرتبه والایى برخوردار است.

در روایاتى که از طریق شیعه و اهل ‏سنت نقل شده فضیلت هاى بسیارى براى عبادت و راز نیاز در شب و روز خجسته نیمه ‏شعبان بر شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایى است از این موضوع که براى رسیدن به صبح  وصال موعود باید شب وصل با خدا را پشت‏ سرگذاشت، و تا زمانى که منتظر، عمر خویش را در طریق کسب صلاح طى نکند نمى‏تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.

با توجه به اهمیت فراوانى که در روایات به شب نیمه ‏شعبان‏ داده ‏شده و حتى آن را هم پایه شب قدر شمرده ‏اند، در این مجال برخى از روایت هایى را که در بیان مقام و منزلت این شب روحانى وارد شده ‏اند مورد بررسى قرار مى‏ دهیم. باشد تا خداوند ما را به عظمت این شب مقدس واقف گرداند و توفیق بهره‏ بردارى از برکات آن را عطا فرماید.

از پیامبر گرامى اسلام صلى‏ الله ‏علیه ‏و آله، در زمینه موضوع محل بحث روایت هاى بسیارى نقل شده که یکى از آنها به این شرح است:

« شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت : اى محمد! چگونه در این شب خوابیده‏ اى؟ پرسیدم : اى جبرییل! مگر امشب چه شبى است؟ گفت : شب نیمه شعبان است. برخیز اى محمد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوى بقیع برد، در آن حال گفت : سرت را بلند کن! امشب درهاى آسمان گشوده مى‏ شوند، درهاى رحمت‏ باز مى‏ گردند و همه درهاى خشنودى، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزى، نیکى و بخشایش نیز گشوده مى‏ شوند.

خداوند در این شب به تعداد موها و پشم هاى چارپایان - بندگانش را از آتش جهنم-  آزاد مى‏ کند. امشب خداوند زمان هاى مرگ را ثبت و روزی هاى یک سال را تقسیم مى‏ کند و همه آنچه را که در طول سال واقع مى‏ شود نازل مى‏ سازد. اى محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگى او (تهلیل)، یاد بزرگى او ( تکبیر)، راز و نیاز با او ( دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاى مستحبی (تطوع) و آمرزش خواهى (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مى‏ دهد، خواهد بخشید ... »

 

صــدف دیــن خـدا را دُر یــکدانـه تـوئی

قدمی رنجه نما صاحب این خانه توئی

دگر بار نیمه شعبان، خجسته میلاد مولایمان فرارسیده و باز دستهای خالی و چشم امیدمان به آستان پر مهر و عطوفت آن یار مهربان است.

۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۷
... یک بسیجی ...

هیچـکس به مــن نگـفت...

که گـناه ،خانه قلـب را تیـره می سازد و شــما که نـورانی ترین هستی، درخـانه ســیاه نمی مانی.

آن وقت خانه دل ما سـوت و کـور می شود مثل خــرابه ها ؛ مگـر اینکه با تـــوبـه ، آن تیـرگی ها را از بین ببریم و دوبـاره مهـیای پذیــرایی از شــما شـویم.

به مــا نگفــتند که جای شــما در قلـب ماسـت نـه در جـزیـره خضــرا و بـرمـودا ،

به مــا نگفـتند که مـواظب باشیم تا شــما را از مهـمانی قلبــمان بیـرون نکـنیم.

وقـتی از آیت الله بهجت پـرسـیدند که شـــما کجـــایی؟

ایشـان جـواب دادنـد کــه: "آقــــا در قلـب شـــماست مـواظب باشـید بیــرونش نکـــنید."

 

آن دل که به یـاد تـو نباشد ، دل نیست

قلبی که به عشقت نتپد جز گل نیست

۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۲:۵۳
... یک بسیجی ...

ارباب زمیــن،امیـر مــریخ بیـــــا

تا نخل ستم برکنی از بیـخ بیـــا

از قول همه منتظران می گویم

ای پیــرترین جــوان تاریخ بیــــا
(اللهم عجل لولیک الفرج)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۲ ، ۲۱:۱۱
... یک بسیجی ...
یا صاحب الزمان

تو کافی هستی

تا دلیل و بهانه شوی

برای ما

شروع تمام تصمیم های خوب را...

* * *

کاش می دانستم

چه زمانی لایق می شویم

تا برای تو دلیل و بهانه شویم

شروع تصمیم خوب ظهور را....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۰۶:۰۷
... یک بسیجی ...

 دعـا کنـید خـداوند شـهادت را نصـیب شـما کـند در غـیر اینـصورت زمانی فـرا می رسد که جـنگ تمـام می شـود و رزمـندگان امـروز به سـه دسـته می شـوند :

دسـته ای که به مخالـفت با گذشـته ی خـود بـر می خیـزند و از گذشـته ی خـود پشـیمان می شـوند.

دسـته ای راه بی تفـاوتی را بـرمی گزیـنند و در زنـدگی مـادی غـرق می شـوند و همـه چیـز را فرامـوش می کـنند.

دسـته ی سـوم به گذشـته خـود وفـادار می مـانند و احسـاس مسـئولیت می کـنند که از شـدّت مصـائب و غصّه هـا دق خواهـند کـرد.

پس از خـدا بـخواهید که با وصـال شـهادت از عواقـب زنـدگی بعـد از جـنگ در امـان بمـانید. چـون عاقـبت دو دسـته ی اول ختـم به خـیر نخـواهد شـد و جـزء دسـته سـوم مـاندن بسـیار سـخت و دشـوار خـواهد بـود.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۰
... یک بسیجی ...

 

تو می آیی و انتظار از لغت نامه ها پاک می شود!

سالهاست که به امید آمدنت چشم به آسمان دوخته ایم و ذره ذره جان و دل را به فریاد " العجل" سپرده ایم با آن که نوای "این بقیه الله" سینه را می سوزاند ، قلب را با ناله ی " الغوث " امید تپیدن داده ایم و چشم هایمان را با نور " ادرکنی " مزین ساخته ایم.

ای عاشقانه ترین ترانه هستی ! من فصل ناله و دردم.

با شعر انتظار تو

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟

کاش که خدا عنایتی کند و تو زودتر از زود بیایی...

تا دگر بر دل زنگار گرفته ننویسیم

این جمعه هم گذشت ؛ مولایم و آقایم چرا نیامدی ...؟

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۵۸
... یک بسیجی ...