معـبری بهـ آسـمان

معـبری بهـ آسـمان

چفـیه ام کـو ؟!
چه کسی بـود صـدا زد: هیـهات!!
عشـق مـن کـو؟!
مهـربان مونـس شـب تـا سحـرگاهـم کـو؟!
چفـیه ی شـاهد اشـکم بـه کـجاسـت ؟!
مـن چـرا وا مـاندم؟!
مـاَمن ایـن دل طـوفان زده ی بی سـاحل کـو؟!
ای سحـرگاه!!
تـو را جان شمیم نرگس , چفـیه ی منتظـر صبح کجاست ؟!
تـربت کـرب و بـلا!!
تـو بگـو چفـیه ی سـجاده چـه شـد؟
ای مفـاتیـح !!
بگـو همـدم دیـریـنه ی نجـوایت کـو؟!
آی مـردم , بـه خـدا می مـیرم !!
مـرگ بی چفـیه ! خـدایـا هیـهات!!
چفـیه ام را بـه دلـم باز دهـید .
عهـد مـا , عهـد وفـا بـود و صـفا بـود و ابـد!!
گـرچـه مـن بـد کـردم ولی ای چفـیه!
بـدان بی تـو دلـم می مـیرد!!

****************************

لحظـه هـایـتان لبــریز از نـور هـادی(ع)

****************************

پـــــــروردگـــــــــارا !!!
درود بـــفــرســتــــــ بــَــــر
عــــلـــی بـــن مـــــــحـمّــــــد
حضــــرت امــــامـ علــــی النــقّـــی
امــــــامـ هـــــادی عـــلیـهــ الســــلامـ
جــانـشـــین اوصـــیای پیـــــغمـبـــر
پیــشــــوای اهــــل تقـــــــوی
خلفــــ صــالح امـامـان دیــن
و حجـّـت تمـــام خــلق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهیدحمید باکری» ثبت شده است

 دعـا کنـید خـداوند شـهادت را نصـیب شـما کـند در غـیر اینـصورت زمانی فـرا می رسد که جـنگ تمـام می شـود و رزمـندگان امـروز به سـه دسـته می شـوند :

دسـته ای که به مخالـفت با گذشـته ی خـود بـر می خیـزند و از گذشـته ی خـود پشـیمان می شـوند.

دسـته ای راه بی تفـاوتی را بـرمی گزیـنند و در زنـدگی مـادی غـرق می شـوند و همـه چیـز را فرامـوش می کـنند.

دسـته ی سـوم به گذشـته خـود وفـادار می مـانند و احسـاس مسـئولیت می کـنند که از شـدّت مصـائب و غصّه هـا دق خواهـند کـرد.

پس از خـدا بـخواهید که با وصـال شـهادت از عواقـب زنـدگی بعـد از جـنگ در امـان بمـانید. چـون عاقـبت دو دسـته ی اول ختـم به خـیر نخـواهد شـد و جـزء دسـته سـوم مـاندن بسـیار سـخت و دشـوار خـواهد بـود.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۰
... یک بسیجی ...