معـبری بهـ آسـمان

معـبری بهـ آسـمان

چفـیه ام کـو ؟!
چه کسی بـود صـدا زد: هیـهات!!
عشـق مـن کـو؟!
مهـربان مونـس شـب تـا سحـرگاهـم کـو؟!
چفـیه ی شـاهد اشـکم بـه کـجاسـت ؟!
مـن چـرا وا مـاندم؟!
مـاَمن ایـن دل طـوفان زده ی بی سـاحل کـو؟!
ای سحـرگاه!!
تـو را جان شمیم نرگس , چفـیه ی منتظـر صبح کجاست ؟!
تـربت کـرب و بـلا!!
تـو بگـو چفـیه ی سـجاده چـه شـد؟
ای مفـاتیـح !!
بگـو همـدم دیـریـنه ی نجـوایت کـو؟!
آی مـردم , بـه خـدا می مـیرم !!
مـرگ بی چفـیه ! خـدایـا هیـهات!!
چفـیه ام را بـه دلـم باز دهـید .
عهـد مـا , عهـد وفـا بـود و صـفا بـود و ابـد!!
گـرچـه مـن بـد کـردم ولی ای چفـیه!
بـدان بی تـو دلـم می مـیرد!!

****************************

لحظـه هـایـتان لبــریز از نـور هـادی(ع)

****************************

پـــــــروردگـــــــــارا !!!
درود بـــفــرســتــــــ بــَــــر
عــــلـــی بـــن مـــــــحـمّــــــد
حضــــرت امــــامـ علــــی النــقّـــی
امــــــامـ هـــــادی عـــلیـهــ الســــلامـ
جــانـشـــین اوصـــیای پیـــــغمـبـــر
پیــشــــوای اهــــل تقـــــــوی
خلفــــ صــالح امـامـان دیــن
و حجـّـت تمـــام خــلق

کودکان بیمار
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۴:۴۲
... یک بسیجی ...

مـرحـوم دولابی:

حاج آقا دولابی

بچـه‌ها خوبـند، قشـنگند. به بچـه‌ها خیلی ایـراد نگـیرید؛ اغـلب پـدر و مـادرها به قـصد خوبی کردن به بچـه‌ها و تربیت آنهـا ؛بچـه‌ها را خـراب می‌کنند چـون علم نـدارند.
حالا که علم نـداریم و نمی‌تـوانیم درست کنیم حداقل به حال خودشـان بگـذاریم و دائـم به آنهـا امـر و نهی نکـنیم و اذیت‌شـان نـکنیم.
با همین به اصطلاح تربیت کردن‌هاست که پـدر و مـادرها بچـه‌ای را که با فطـرت متـولد شده است به راست یا چپ منـحرف می‌کنند و یواشـکی آن‌ها را یهـودی یا نصـرانی می‌کنند.

پیامـبر اکـرم(ص) فرمود: «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَهِ حَتَّی یَکُونَ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ‏ وَ یُنَصِّرَانِهِ»؛ هـر نوزادی بـر فطـرت الهی متـولد می‌شـود تا اینـکه پـدر و مـادرش او را یهـودی یا نصـرانی می‌کنند.

به نظـر من اصلاً به بچـه دست نـزنید.
خـودت درسـت راه بـرو، بچـه که در کـنار تـو است همین که تـو را می‌بیـند، برای سـاخته شدنش کافیست.


┘◄ چقدر ائمه(علیهم السلام) فرمودند: "مردم را با عمل‌تان و نه با زبان‌تان به راه دین دعوت کنید."

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۱
... یک بسیجی ...
عید قربان

خـدایـا ...

تـو قصـد نداشـتی اسـماعیل قـربانی شـود؛ بلـکه او را بهـانه کـردی تا ابـراهـیم را بـه خـود نزدیـک‏تر کـنی.

تـو می‏ خـواستی ابـراهـیم، هـمۀ تعـلقـات خویـش را قـربانی کـند تـا خلـیل اللّه‏ شـود.

و ابـراهـیم علیـه‏ الـسلام، خـود را از هـر چـه غـیر تـو، جـدا کـرد تـا بـه تـو بپیـوندد.

ای خـدای ابـراهـیم؛

مـن هـم قـربانی آورده‏ ام؛ می‏ خـواهـم تمـام بدی هایـم را قـربانی کـنم.

هـوی و هـوس، تـوان عـروج را از مـن ربـوده اسـت، می‏ خـواهـم هـوی و هـوس را ذبـح کـنم و بـا بال‏ـهای ایمـانـم بـه سـوی تـو پـرواز کـنم. می‏ خـواهـم از مـرداب گمـراهی بـه درآیـم تـا در دریـای بی‏ـکـران محـبـتت، غـرق شـوم.

تـو را بـه خـودت سـوگـند مـرا دریـاب و بپـذیـر...

فهیمه موحدی

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۳۰
... یک بسیجی ...
روز عرفه

گـوش کن! می ‏شـنوی؟ نـگاه کن! می‏ بینی؟ در بی‏کـران دشـت عرفـات، هیـچ نجـوایی جـز نیـایش عاشـقان به گـوش نمی‏ رسـد؛ هنـوز زیبـاترین نغـمه‏ ای که عـرش را می‏ لـرزاند، منـاجات عـرفۀ پـارۀ تـن رسـول و نـور دیـدۀ بتـول اسـت که در خلـوت این صحـرای ملکـوتی، در بـرابـر معـبودش زانـو زده و دست‏ـهایش به‏ سـوی آسـمان بلـند اسـت. گاه تبـسمی بـر لبـانش نقـش می‏ بنـدد و گاه سـیل اشـک امـانش نمی‏ دهـد.

«عـرفه»، روز حسین علـیه‏ السلام اسـت و حسینی شـدن؛ دل بر حسین علیه‏ السلام سـپردن و هـم نـوا با حسین علیه‏ السلام خوانـدن.

«عـرفه»، روز دعـاست و دعـا، قـرارگاهِ اجـابت در درگاه رحـمت پـروردگار حسین علیه‏ السلام .

«عـرفه»، روز خـداست و خـدایی شـدن. در عـرفه، می‏ تـوان دسـتان رحـمت خـدا را بـر سـر بنـدگان حس کـرد. حجـتش بی‏ پـرده نمـایان اسـت و رحـمتش بی‏ـکران.

«عـرفه»، روز شکـستن بت‏ـهای درون است روز بریـدن از خـاک و پیـوند با افـلاک.

منبع

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۳ ، ۱۶:۳۰
... یک بسیجی ...
جبهه غرب کشور

قسمت شد سه روز میهمان شهدای غرب کشور باشیم... چند تابلو نوشت در اردوگاه محل اقامتمان نظرم را جلب کرد... نوشته ام که تلنگری باشد برای  جسم و روحم...

ســه چیــز را پـاک نگـهـدار   :  جســم ، لبــاس ، خیــال

ســه چیـز را بـه کـار انـداز  :  عـقـل ، هـمّـت ، صـبـر

از ســه چــیز بپـرهـیـز افســوس ، فــریـاد ، نفــریـن کـردن

سـه چیـز را هیـچـگاه و هیـچـوقت فـرامـوش مـکن خــدا ، مـرگ ، دوسـت خــوب

ســه چیـز را آلـوده مـکن قـلب ، زبـان ، چشـم

ســه چیـز را بـا احتیــاط بــردار قـدم ، قلـم ، قسـم

 

آسـمان نوشـت:

ای خـدای باقـر ! علـم نیست آنـچه در نـزد مـردمان اسـت.علـم آن است که مظهـرش باقـرالعلـوم است.ما را سنگـریزه ای از سلسله جبـال علـوم باقـری عنـایت کن!شـهادت حضـرت امـام محـمد باقـر(علیه السلام) تسلیت باد...

۱۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۳ ، ۰۹:۵۵
... یک بسیجی ...

إنَّ آلشَّـیطانَ لَکُم عَدُوٌّ فَآتَّخِـذُوهُ عَـدُوًّا إنَّمَا یَدعُـوا حِزبَـهُ لِیَـکُونُوا مِن أَصـحَابِ آلـسَّعِیرِ

شـیطان دشمن شـماست ، شـما هـم او را دشـمن بـدارید ، او حـزب و سـپاهش را بـرای اغـوای شـما مهـیا ساخـته تا هـمه را (مـانند خـود) اهـل دوزخ گـرداند. (سوره فاطر آیه 6)

شـیطان مـرمـوزتـرین مـدیـر اسـتراتـژیک جهـان اسـت ، که با سـرمایـه و امـکانـات دیگـران ، نیـّت و مقـاصد خـود را محـقق می سـازد.

او مـرمـوزانه و مخـفیانه در پشـت ملـت ها و دولـت ها می خـزد و هـر روز بـه شـکلی و هـر لحـظه بـه رنـگی در می آیـد.

نمـرود ، فـرعـون ، نـرون ، هیـتلـر و....

 

در ادامـه کـلامی تأمـل بـرانگـیز از آیت‌الله عبدالله جـوادی آملی می نویـسم...

کـار شیـطان این نیـست که شـما را بـکُشد یا مـالـتان را بگـیرد، او از شـما جان و مال نمی‌خـواهد، بلـکه فقـط دو چـیز می‌خواهـد: دیـن و آبـرو. این‌چنـین نیسـت که اگـر شـیطان، دیـن کسی را گـرفت رهـایش کـند، زیـرا ممـکن اسـت انسـان بی‌دینِ آبـرومـند، کار مـفید انـجام دهـد؛ ولی از انسـان بی‌دیـن و بی‌آبـرو کاری سـاخته نیـست. بنابـراین شـیطان تا انسـان را بی‌دیـن و بی آبـرو نـکند، دسـت‌بـردار نـخواهد بـود.

۱۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۱
... یک بسیجی ...
.حضرت فاطمه امام علی علیه السلام

سـالـروز پیـوند آسـمانی امـام علی علـیه الـسلام و حضـرت فاطـمه سـلام الله علـیها

را تبـریک و تهنـیت عـرض می نمـاییـم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۰۳:۵۹
... یک بسیجی ...

هفته دفاع مقدس گرامی باد

هفـتۀ دفـاع مقـدس ؛ یعـنی زنـده کـردن و صـیانـت از ارزشـهای نـابی همـچون اتـّـحـاد ؛ بـرادری ؛ ایـمـان و اعـتقـاد راسـخ بـه خـداونـد تـبارک و تعـالی ؛ وطـن دوسـتی ؛ راز و نیـازهـای خاضـعانـه در دل سـنگـرها ؛ اطاعـت صـادقانـه از امـام و رهـبـر خـویـش و بـا ایـن سـرمایـه بـه ممـلکـت خـدمـت نـمـودن.

هفـتۀ دفـاع مقـدس ؛ یعـنی در بـرابـر تجـاوز دشـمن بـه خـاک پـاک کشـورت ایسـتادگی کـردن و کشـتن و کشـته شـدن ؛ اسـیر گـرفـتن و اسـیر دادن ؛ پیشـروی و عقـب‌نشـینی ؛ شادی و غـم و در نهـایـت و در هـر حال خـود را مـأمـور انـجام تـکلیف کـردن و خـود را در بـرابـر نـظام؛ مـلک و ملّـت ناچـیز شـمردن.

هفـتۀ دفـاع مقـدس  ؛ یعـنی هـمۀ مـا از هـر قـوم و قـبیله و دیـن و مـذهب و هـر کـجای ایـن سـرزمـین هسـتیم ؛ مدیـون و وامـدار خـون سـرخ شهـدا؛ تحـمل شـدائد جانـبازان؛ صـبر و مقـاومـت آزادگان؛ حمـاسه آفـرینی رزمـندگان و بزرگـواری خانـواده‌های آنـان هسـتیم.

هفـتۀ دفـاع مقـدس ؛ یعـنی اینـکه می‌شـود بـه جـای «مـن» بـودن و هـرکسی راه خـود را در پیـش گـرفتن؛ در زیـر پـرچـم سـه رنـگ ایـران عـزیـز کـه مـزیّن بـه نـام نـامی خالـق جهـان اسـت «مـا» شـد.(کرم محمدی)

۱۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۲۰
... یک بسیجی ...

جانبازشهید سید مجتبی علمدارقانون اول: بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجراء 4/5/69)

قانون دوم: پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم .(تاریخ اجراء 11/5/69)

قانون سوم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجراء 26/5/69)

 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۰۲:۵۲
... یک بسیجی ...

صفحات انتظار را که در کلام امنای خداوند ورق می زنم همواره از خود می پرسم: می دانی می توانی که باشی؟

این بقیه الله . حضرت مهدی

با من بخوان: شنیده ای که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دلتنگ که بود ؛ آن روز که در جمع اصحابش که دو بار دعا فرمود: «خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن» . اصحاب عرض کردند: یا رسول الله مگر ما برادران تو نیستیم؟

فرمود: « نه شما اصحاب من هستید و برادرانم قومی در آخر الزمان می باشند در حالیکه به من ایمان آورند که مرا ندیده باشند خداوند نام های آنان و نام های پدرانشان را به من شناسانده پیش از آنکه از پشت پدران و رحم مادرانشان بیرون آورده باشد هریک از آنان نگهداریش از دین خود بیشتر و شدیدتر از دست کشیدن بر بوته ی خار در شب تاریک و یا به دست گرفتن آتش فروزان می باشد آنان چراغ های تاریکی هستند خداوند ایشان را از هر فتنه و آشوب تیره ی ظلمانی نجات می دهد» (مکیال المکارم/جلد دوم/بخش هشتم/وظیفه ی سی و یکم ج2ص268)

آیا شنیده ای که برادرش را خبر داد: « ای علی و بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و مهم ترین ایشان از لحاظ یقین مردمانی در آخر الزمان هستند که پیغمبر را ندیده اند (و حجت از آنان محجوب گردیده) و دلیل روشن از میانشان رفته است ( در عین حال) به سیاهی روی سپیدی (نوشته هایی که از آثار گذشتگان بر جای مانده) ایمان آورده اند.» (کمال الدین ج 1 ص 288)

شنیده ای او (صلی الله علیه و آله) که جبرئیل امین در ملکوت از همراهیش باز ماند که شان او بالاتر از ملک مقرب خداوند بود چه فرموده است: « خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند در حالیکه در زمان غیبت پیش از قیامش به امامت او معتقد باشد و با دوستانش دوستی کند و دشمنانش را دشمن بدارد، چنین کسی از رفقای من و مورد دوستی من و گرامی ترین امت نزد من در قیامت خواهد بود.» (کمال الدین ج 1 ص 286)

می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانیکه سخت است نگه داشتن ایمان ، زمانی که محبوبترین رسول الهی (صلی الله علیه و آله) فرمود: « زمانی بر مردم خواهد آمد که حکومت جز به وسیله ی کشتن و ستمگری به دست نیاید و ثروت جز با غصب و بخل فراهم نگردد و محبت و دوستی جز با بیرون راندن دین و پیروی هوای نفس حاصل نشود، پس هر که آن زمان را دریابد و بر فقر صبر کند در حالیکه می تواند به ثروت برسد و بر دشمنی مردم صبر کند در حالیکه (به وسیله ی از دست دادن دین و پیروی از هوس) بتواند محبت مردم را جلب نماید و بر خواری صبر کند در صورتی که قدرت عزیز شدن را داشته باشد خداوند پاداش پنجاه صدیق از تصدیق کنندگان مرا به او خواهد داد.» (اصول کافی، 2/91)
می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانی که اگرچه سخت است نگه داشتن ایمان، زمانی که اگرچه محجوب است حجت خداوند، اما می توانی همان شوی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دلتنگ دیدارش بود ، که چراغ های تاریکی اش خواند، که شگفت ترین مردم در ایمانش نامید ، که مژده اش داد به برابری با پنجاه صدیق از تصدیق کنندگانش...  می دانی می توانی که باشی...؟ چقدر ظالمی بر خود ای نفس...
خـدایـا ! یاری ام کن تا در دوراهی های انتخاب آن زمان که بین رضایت نفس و رضایت تو قرار می گیرم، آن زمان که بین به دست آوردن تایید تو یا تایید بندگانت گیر می کنم خدایا یاری ام کن همیشه همیشه همیشه تو تنها انتخابم باشی. خدایا! سخت است دست کشیدن بر بوته ی خار در شب تار، خدایا سخت است در دست گرفتن آتش فروزان یاری ام کن که شیرین است دیدارت آن زمان که تو راضی باشی...

شیرین تر از تمامی سختی ها...
یاری ام کن به فضل و رحمتت ای مهربانترین مهربانان...
به امید ظهور ...                                                                                                           منبع

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۰۴
... یک بسیجی ...

چـند معــبـر پیشـنهادی بــرای انـدکی آسـمانی شـدن

 معبری به آسمان
۱- چند صندلی بخر و توی مسجد بگذار تا ثواب کسانی که رویش نماز می خوانند به تو برسد...

۲- لب پنجره اتاقت، کاسه ای آب و غذا برای پرندگان بگذار و  این کار را به خودت عادت بده...

در ادامه می خوانیم...

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۴۶
... یک بسیجی ...
در بیمارستان کنار تخت پدر بزرگش ، تخت مرد پیری بود ...
شب بود که حس کرد حال پیرمرد خیلی بد شده است ... نه خیلی بدتر؛ مشخص بود دارد جان می دهد .
تخت پیرمرد را رو به قبله گذاشت؛ پیرمرد چشمهایش را یکی در میان باز می کرد...
شهادتین را برایش آرام خواند؛ پیرمرد تکرار کرد اسم ائمه را یکی یکی آرام می گفت و پیرمرد تکرار می کرد. دست های پیرمرد را گرفت و یا حسین(علیه السلام) گفت؛ پیرمرد یا حسین(علیه السلام) را گفت و جان داد.
پرستار وارد اتاق شد، با داد و بیداد به جابجایی تخت اعتراض کرد؛
پسرک توضیح داد که این پیرمرد داشت جان می داد و من فقط برایش شهادتین خواندم و رو به قبله اش کردم.
پرستار مبهوت نگاهش می کرد و با تعجب پرسید: تکرار کرد ؟
پسرک پاسخ داد : بله ... تکرار کرد...
پرستار اشک در چشمانش حلقه بست و گفت: این پیرمرد مسیحی بود ...
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۲۸
... یک بسیجی ...