اکثر ما فراموش کردیم که آراستگی و زیبایی هایمان در برابر پروردگار هم به هنگام عبادت ضرورت دارد و با تاکید بسیار مورد توجه قرار گرفته است. کاری که این روزها متاسفانه به نحو عکس انجام داده و در نهایت آشفتگی، بدون توجه به وجنات ظاهریمان به نماز ایستاده و به راحتی از این عمل مستحب و پسندیده میگذریم. و با روی هم گذاشتن چشمانمان با آرایش خیابانی به جای اینکه به دنبال جلب رضایت خالق باشیم به دنبال جلب توجه و نظر مخلوق هستیم.
وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۳۵- ج ۴ ص۴۶۰
کاری از گروه سبک زندگی با حجاب
شنیده اید می گویند عدو شود سبب خیر ؟
ما تازه دیروز معنی آن را فهمیدیم. دیروز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند، نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت، باید بودی و با چشمان خودتان می دیدید.
دار و ندارش پخش شده بود روی زمین ، کمپوت ،کنسرو ، هرچه که تصورش را بکنید، همه ی آنچه احتکار کرده بود! انگار مال باباش بود. بچه ها مثل مغولها هجوم بردند؛ هرکس دو تا ، چهار تا کمپوت زده بود زیربغلش و می گریخت و بعضی همانجا نشسته بودند و می خوردند. طاقت اینکه آن را به سنگر ببرند را نداشتند، دو لپی می خورند و شعار می دادند:
جنگ جنگ تا پیروزی ؛ صدام بزن ،صدام بزن جای دیروزی!
بروید دنبال کارتان
از بلندگو اعلام کردند جمع شوید جلو تدارکات و پتو بگیرید. هوا به اندازه کافی سرد بود. که فرمانده گردان با صدای بلند گفت :
کی سردشه؟؟؟ همه جواب دادند : دشمن.
گفت : بارک الله ؛ معلوم می شود هنوز سردتان نیست بفرمایید بروید دنبال کارتان. پتویی نداریم به شما بدهیم!!!
منبع : فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها )
دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته ؛ لبه چادرش روی زمین کشیده می شد .
پسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت ؛ روشو برگردوند و با نیشخندی گفت: بچه ها به شریفی بسپریم لازم نیست امروز کلاس رو جارو بزنه !!!
صدای خنده ی هم کلاسی ها ، کلاس رو پُر کرد.
دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر گفت: پس کی می خواد تو رو جمع کنه!؟
همون صداها این بار بلندتر خندیدن!!!
می نویسم :
بگذار به چادرت پیله کنند... به پروانه شدنت می ارزد ...
بیمارستان از مجروحین پر شده بود... حال یکی خیلی بد بود... رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت . وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل . من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...
مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند ، می گویند یک روز ” غضنفر ” ! در صورتی که غضنفر یعنی ” شیر ، مرد با صلابت و قوی ”... و از قضا یکی از القاب حضرت علی علیه السلام است.
وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند ” جــواد ” ! و جواد به معنای ” بخشنده و سخاوتمند ” است … و از قضا از القاب امام محمد تقی علیه السلام است.
از اسم ” بتول ” برای مسخره کردن استفاده می کنند ! در صورتی که بتول یعنی پارسا و پاکدامن ... که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مریم سلام الله علیها هم هست.
در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می آورند ! و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است … و اتفاقا از القاب امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام …
وقتی می خواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند ” فاطی کماندو ” ! چه جالب !!! و یا به جای نام مبارک حضرت ” ابوالفضل العباس علیه السلام ” می گویند ابرفرض !!!
اتفاقا وقتی می خواهند بگویند فلانی خودش را به آن راه زده می گویند :خودش را زده به کوچه ”علی ” چپ !
خدا لعنت کند دشمنان اهل بیت را با این جمله اهانت بار که می گویند : با این حرف ها برای ”فاطی ” تنبان نمی شود!!!
حال این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت علیه السلام ! در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم … نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی علیه السلام استفاده کنند.
لطفا با هر توانی که دارید منتشر کنید !!!
رو کرد به ما و با آوای ملکوتی وحی فرمود: یا ایها الذین آمَنوا!
دستپاچه گفتیم: بله!
فرمود: آمِنوا.[1]
چشمهای زمینیمان گرد شد: ما که ایمان داریم!
فرمود: و لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قلوبِکُم.[2]
گفتیم: دلهای ما؟! لبریز از عشق و ایمان است! نمازهایمان را که دیدهای؟!
فرمود: همانها که وقتی میخوانید، گویی صدها خدا دارید؟ همانها که جز لفظی و خم و راست شدنی، چیزی از آن نمیدانید و بهرهای برای جانهایتان برنمیگیرید؟
در ادامه مطلب می خوانیم ...
قبل از عملیات بدر ؛ گردان مالک را برای آمادگی به تپه های روبروی پادگان دوکوهه برده بودند. من تدارکاتچی گردان بودم. یک دفعه به خودم آمدم دیدم بچه ها دارند از راهپیمایی برمی گردند . با عجله رفتم ترتیب شربت را بدهم. یک دیگ چهار دسته ای داشتیم ؛ پر آبش کردم و کلی هم شکر داخلش ریختم . مانده بود آبلیمو ؛ که دستپاچه شدم و قوطی ریکا را به جای آبلیمو توی دیگ خالی کردم. البته به اندازه ی یک لیوان ؛ وقتی متوجه شدم که کار از کار گذشته بود.
خدایا چه کنم ؟؟؟ آن را مزه مزه کردم. نه الحمدالله خیلی قابل تشخیص نبود. حسابی هم زدم و دادم به خلق الله و گفتم : « صــلــواتــــــــ یــادتــان نــــــــــرود.»
برداشت از سالنامه یادیاران
ای احمدیان به نام احمد صلوات هردم به هزار ساعت صلوات
از نور محمدی دلم مسرور است پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی دیگر زمانی برای از دست دادن نداری ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی تحمل هیچ کس را نداری حتی خودت ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی پشت چراغ قرمز ، ماشینت را خاموش نمی کنی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی در زمستان به جای پوشیدن لباس گرم ، شعله ی بخاری را بالا ببری ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی فست فود ها را به آبگوشت ترجیح می دهی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی فراموش می کنی چایت را باید داغ بنوشی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی برای گلدانهای لب طاقچه ات ثانیه ای اختصاص نمی دهی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی صفحه ی مانیتورت جذاب ترین صفحه ی دنیاست ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی دلت هوس نمی کند دیگر از کوه بالا بروی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی دلت برای خودت تنگ نمی شود ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی به رفتگر سرکوچه تان لبخند نمی زنی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی بی اعتنا از روز خودت هم عبور می کنی ...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی بهترین عطرت را برای روز مبادا نگه داشته ای ...
- دچار مصرف گرایی شده ای،وقتی صبح ها صدای تق تق برخورد قاشق هنگام شیرین کردن چایت را نمی شنوی...
- دچار مصرف گرایی شده ای ، وقتی بیشتر برنامه می ریزی اما کمتر به انجام می رسانی ...